00:00:95
|بــابــام| میگـ ه . .
اینایـ ی کـ ه دختـــر ندارن تـو خونـ ه |عــمرشون| هــدر رفتـ ه . .
صبح هــا دیـدن |دخترت بـا موهـای| شلختـ ه،زیر چشاش سیـاهـ شدهـ و صـدای گرفتـ ه اول
صبحش کـ ه داد |میزنـ ه|:
|بـابـا| نیـــا تو!
فرار میکنـ ه لباسشو |عوض کنـ ه| . . .
|کل دنیای| یـــ ه مـــردهـ!