وبلاگ :
يه دنيا دلم گرفته
يادداشت :
40
نظرات :
0
خصوصي ،
11
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ما به هم پيوستيم
روزي شخصي در حال نماز خواندن در راهي بود
مجنون بدون اين که متوجه شود از بين او سجاده اش عبور کرد
مرد نمازش را قطع کرد و داد زد هي چرا بين من و خدايم فاصله انداختي!!!
مجنون به خود آمد و گفت من که عاشق ليلي هستم تورا نديدم ...
تو که عاشق خداي ليلي هستي چگونه مرا ديدي؟؟؟؟؟؟!!!!
پاسخ
لايکـــــــــــــــ..مرسيـ آجيـــــــــــــ سارا